چهارشنبه سوری کجا برویم

چهارشنبه سوری کجا برویم

جستجو در مجله گردشگری

تاریخ آخرین به روز رسانی: 21 اسفند ، 1400

چهارشنبه سوری کجا برویم

چهارشنبه‌ سوری، جشنی مخصوص در شب چهارشنبه آخرین ماه سال است که با برگزاری این جشن، مردم به استقبال بهار می‌روند. اما این جشن در نقاط مختلف ایران خاص تر برگزار می شود.

در این مقاله می‌خوانید

[ نمایش ]

چهارشنبه‌ سوری، جشنی مخصوص در شب چهارشنبه آخرین ماه سال است که با برگزاری این جشن، مردم به استقبال بهار می‌روند. بنابر آیین باستانی آتش بزرگی برپا می‌شود و مردم از روی آتش می‌پرند و با گفتن زردی من از تو سرخی تو از من، زردی، بیماری و مشکلاتشان را به دست آتش می‌سپارند و به جای آن سرخی، گرما و نیرو را از آتش هدیه می‌گیرند. این جشنواره نامش برگرفته از شعله‌های آتش است. سوری، به معنی سرخی است و هم از این جهت در بسیاری از نقاط، "چهارشنبه سرخی" نیز به آن می‌گویند.

جشنواره گل لاله گچسر

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در گیلان

نام گیلانی چهارشنبه سوری، "گولی گولی چارشنبه" است که هم سرخی گل‌ها و هم سرخی شعله‌های آتش را به همراه دارد.

از رسوم‌ برخی شهرهای گیلان خرید دانه سپند است. برخی قبل از چهارشنبه‌سوری، دانه‌های سپند، خاک اره و گلپر را هفت رنگ می‌کنند و در بازار می فروشند. روی همه بساط‌ها منقلی هم روشن است که در آنها سپند و گلپر سوزانده می شود و بوی عالی در بازار میپیچد. فروشندگان هم مردم را دعوت به خرید می کنند. 

یکی از عادات بانوان گیلانی در صبح چهارشنبه‌سوری، رفت و روب خانه‌ها است. بدین شکل که با به دست گرفتن جاروی دستی، از انتهای خانه شروع به رُفتن منزل می کنند. آنها حین جارو واژه‌هایی چون بدی، بیماری، فقر، شومی، بدبختی بار معنایی منفی را استفاده می کنند بعد با خاک انداز خاکروبه‌ها را جمع می‌کردند و از در خانه بیرون می‌ریختند. 

رسوم دیگر اینگونه است که معمولاً اگر دختری دم‌ بخت باشد، خرید اسپند سفره هفت سین در شب چهارشنبه‌سوری برعهده اوست. در گیلان همچنین رسم بود که مادران چیزی را بهانه می‌کردند و با همان بهانه، دعوایی دروغین با دختران دم بخت راه می انداختند و با جارو به آنها می زدند و برای تهیه و  خرید چیزی از خانه بیرون می کردند تا بختشان باز شود.

چهارشنبه سوری در گیلان

چهارشنبه سوری در گیلان

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در استان یزد

یزدی‌ها هرسال در برگزاری آیین‌های گوناگون در فصول سال برای ماندگاری فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی می‌کوشند.  

پختن سیب‌زمینی یا کلوخک

یکی از رسم‌های جالب برخی روستاییان استان یزد، گذاشتن سیب‌زمینی در خاکستر آتش این جشن است. که پس از پخته‌شدن سیب‌زمینی‌ها گرد هم می‌نشینند و آنها را می‌خورند،
یکی دیگر از مراسم مخصوص چهارشنبه‌سوری شکستن کوزه است که هنوز در برخی شهرهای یزد برگزار می‌شود افرادی که این رسم را برگزار می‌کنند کوزه‌ای قدیمی و کهنه را برمی‌دارند و از بالای بام خانه به کوچه پرت می‌کنند تا بشکند.

بهترین نوروز را در باکو تجربه کنید

رسم آتش روشن‌کردن بین زرتشتیان یزد

روشن‌کردن آتش در سپیده‌دم نوروز، یکی از قدیم‌ترین آیین‌های نوروزی ایران باستان، امروزه در قاسم‌آباد یزد برگزار می‌شود. در تاریکی سپیده‌دم صبح نوروز، خانه‌های قدیمی ‌محله قاسم‌آباد یزد یکی بعد از دیگری روشن می‌شوند.
در روز چهارشنبه سوری آش رشته نیز پخته می شود پختن این آش سابقه ای کهن دارد در برخی موارد با همیاری گروهی از مردم انجام می شود به این ترتیب که هرکس هرچیزی از نخود ،لو بیا ،سبزی  ،رشته را می آورد و آش می پزند سپس آش تهیه شده به عنوان خیرات بین همه تقسیم می گردد

چهارشنبه سوری در یزد

چهارشنبه سوری در یزد

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در اصفهان

چهارشنبه‌سوری در نطنز

نطنز با برخورداری از پیشینه تاریخی و فرهنگی پربار، یکی از نقاطی است که  مردمانش همچنان برخی آیین‌های باستانی مانند چهارشنبه‌سوری را زنده نگه داشتند.
روستاهای توابع نطنز چهارشنبه ‌سوری در آنها با شیوه‌ای ویژه برگزار می‌شود. دختران برای آوردن سبزه که بیشتر یک دسته گندم بود، به باغ‌ها می‌رفتند. پسرها هم در همین ساعات به صحرا می‌رفتند تا برای آتش شب، بوته فراهم کنند.

دختران روستا بر اساس باورهای قدیمی سبزه‌های جمع‌آوری شده را  بر سر در هر خانه می‌آویختند.کوزه‌شکنی، جاروکردن خاکستر آتش‌ها و سپردن آنها به آب جاری، قاشق‌زنی، فال‌گوش ایستادن از دیگر آیین‌های مردم نطنز و دیگر نقاط این شهرستان از جمله ابیانه بود.

پرتاب کوزه در صبح چهارشنبه سوری

پرتاب کوزه در صبح چهارشنبه سوری

رسم مردم نایین

در شهر نایین هم اینگونه بود که یک کوزه (تنگی) را به همراه یک بوته هیزم از بالای خانه به پایین پرتاب می‌کردند و سپس مقداری سکّه پول فلزی روی آن می‌انداختند.

انداختن بوته افروخته در کاشان

در شهر کاشان غروب سه‌شنبه آخر سال بانوی خانه بوته‌ای را آتش می‌زد و آن‌ را در کوچه می‌انداخت. کوزه آبی با چند دانه اسفند هم روی آتش می‌ریخت تا بلا دور شود. 


6LdgLJIaAAAAABh9jZNdK3v5GfIffCX1eZjBxuWt